خدا خر را آفرید و به او گفت:
تو بار خواهی برد،
از زمانی که تابش آفتاب آغاز می شود
تا زمانی که تاریکی شب سر می رسد.
و همواره بر پشت تو باری سنگین خواهد بود.
و تو علف خواهی خورد
و از عقل بی بهره خواهی بود
و پنجاه سال عمر خواهی کرد و تو یک خر خواهی بود.

خر به خداوند پاسخ داد: خداوندا! من می خواهم خر باشم،
اما پنجاه سال برای خری همچون من عمری طولانی است.
پس کاری کن فقط بیست سال زندگی کنم
و خداوند آرزوی خر را برآورده کرد
خدا سگ را آفرید و به او گفت:
.... براي مشاهده ادامه روي ادامه مطلب كليك كنيد ....
ادامه مطلب...

این کتابای ریاضی آسون ترین مثال هارو خودش حل می کرد بعد دیدین سخت ترین مساله ها رو میذاشت ما حل کنیم ؟!

طرف می گفت دوست دارم بچه ام پسر باشه که نسل بابام باقی بمونه! انگار باباش ببر مازندرانه...

اولین بار که تو عمرم تقلب کردم ؛ سال اول ابتدایی ؛ امتحان ریاضی: پیس پیس (خطاب به جلوییم) گردی عدد 9 سمت چپشه یا راستش؟ جلوییم: چپ! من : چپ کدوم طرفه؟!... همچین اسکلایی بودیم ما !

ادامه مطلب...
چارلی چاپلین می گوید آموخته ام که :
با پول می شود خانه خرید ولی آشیانه را نه،
می توان رختخواب خرید ولی خواب را نه،
.........
.... براي خواندن بقيه مطلب روي ادامه مطلب كليك كنيد ....
ادامه مطلب...